گروه گردشگری خبرگزاری فارس؛ نعیمه موحد: سفر اخیر رئیسجمهور به نیویورک برای شرکت در مجمع عمومی سازمان ملل یک سوغاتی مهم برای ایرانیها داشت. ابراهیم رئیسی با ۳۵۰۶ قطعه اثر تاریخی موسوم به «الواح هخامنشی» به کشور برگشت؛ موضوعی که از نظر تاریخی و فرهنگی اتفاق بسیار مهمی به شمار میآید.
شاید بسیاری با شنیدن این خبر از خودشان پرسیده باشند که این الواح و آثار تاریخی ایرانی در دست آمریکاییها چه میکرده و یا تا الان کجا بوده است؟ پاسخ به این پرسش دریچههای تاریخی زیادی از روابط آمریکا و کشورهای اروپایی با ایران را باز خواهد کرد. جایی که این مروجین فرهنگ و تمدن ابایی از سرقت هویت تاریخی یک ملت و نمایش آن در موزههای خود نداشتند و ندارند، بلکه حتی برای بازپس دادن آنچه متعلق به ایران است نیز تا جای ممکن مقاومت میکنند.
وقتی هویت ملی قربانی بیکفایتی میشد
سابقه دزدی آثار تاریخی ایران به خارج از مرزها به دوره قاجار و به خصوص سلطنت ناصرالدین شاه بازمیگردد. در آن دوره در ازای امتیازها و یا مبالغی نه چندان مهم، شاه قراردادهای کاوش گسترده با غربیها امضا میکرد تا آنها به راحتی به سراغ میراث ملی بروند و حتی بدون اجازه و به صورت قاچاق تعداد بسیار زیادی را از کشور خارج کنند.
گاهی حتی این کار جنبه داد و ستد هم نداشنه است. مثلا یک زوج فرانسوی به واسطه آشنایی که با پزشک فرانسوی دربار ناصرالدین شاه داشتند، توانستند مجوز حفاری در تپههای شوش را از شاه بگیرند و چمدانهای زیادی حاوی آثار تاریخی را به مقصد فرانسه قاچاق کنند.
مثلث غارتگران
اگر بخواهیم سابقه سرقت غربیها از آثار تاریخی ایران را به تفکیک بازگویی کنیم، سه دوره مهم قابل ذکر است. اول در زمان سلطنت ناصرالدین شاه تا کودتای ۲۸مرداد که فرانسویها بخش زیادی از تاریخ ملموس ما را به تاراج بردند.
دوره دوم ازکودتای ۲۸مرداد و تسلط و نفوذ آمریکا بر ایران شروع میشود. در این دوره آمریکاییها به کمک فرانسویها آمدند و با توجه به وابستگی رضاخان به این دولت و حرف شنوی وی از آمریکا، آنها در بعد تاریخی و فرهنگی هم توانستند تا جای ممکن به ایران ضربه بزنند. گواه این ضربهها موزههای مهم آمریکایی است که این روزها بخش زیادی از آنها را آثار تاریخی ایرانی تشکیل میدهند.
دوره سوم سرقت آثار تاریخی ایران، نام انگلیسیها را یدک میکشد. کشوری که با همکاری فرانسه و آمریکا و درحالی که با حیلهگری، سروصدا و اثرانگشت کمتری هم در این دزدیها از خود به جا گذاشت، آثار زیادی را به صورت غیرقانونی حفاری، کشف و از کشور خارج کرد.
دپارتمان هنرهای اسلامی- موزه متروپولیتن آمریکا
باند قاچاق پوپ- رابنو
آرتور اپهام پوپ یک دلال عتیقه آمریکایی بود که ارتباط بسیار نزدیکی با رضاخان داشت. برخی پوپ را کارشناس هنرهای اسلامی هم میدانند که با سوءاستفاده از این عنوان و در سایه مراوداتی که با پهلوی اول داشت و همچنین همکاری فرد دیگری به نام رابنو، به نام حفاری و کشف آثار تاریخی، تعداد انبوهی اثر را به صورت غیرقانونی از کشور خارج کرد. در این بین باید از باستانشناسان آلمانی هم نام برد که در آن زمان در کنار پوپ و رابنو برای موزههای آمریکایی کار میکردند و در این سرقتهای گسترده نقش داشتند.
محمدقلی مجد، در کتاب «تاراج بزرگ، آمریکا و غارت میراث فرهنگی» طبق مشاهدات خود در موزههای آمریکا و همچنین برخی اسناد قدیمی آمریکایی به تعداد انبوه اشیاء و آثار سرقت شده از ایران اشاره میکند و میگوید که آمریکا از سال ۱۹۲۵ تا ۱۹۴۱ مشغول دزدی از تاریخ و هویت ملی ایران بوده است.
همه جا پای آمریکا در میان است
بسیاری از سرقتهای تاریخی توسط کشورهای غربی مثل فرانسه و انگلیس و آلمان صورت گرفته است. اما اگر امکان ردیابی از روز اول سرقتها تا امروز برای هر اثر وجود داشت، قطعا در بسیاری از آنها ردپایی هم از آمریکا دیده میشد.
در سال ۲۰۱۸ در یک حراجی در شهر منتهن آمریکا، نقش برجستهای از تخت جمشید به فروش گذاشته شده بود. با رسیدن خبر این ماجرا، پلیس و دادگاه آمریکا وارد شدند و حکم به سرقتی بودن این اثر دادند و مالکین دروغین آن را ملزم به پس دادن آن کردند.
اگرچه این نقش برجسته که با فروش و پنهان شدن در خانه یک ثروت آمریکایی فاصلهای نداشت، بعد از این ماجرا در سال ۱۳۹۷ مسترد و به کشور بازگردانده شد، اما هنوز هم آثار زیادی مثل سردیس اسکندر مقدونی هست که در اروپا کشف شده، به موزهای در رم رفته و معلوم نشده چرا و چهطور، این روزها در موزهای در آمریکا نگهداری میشود.
بازوبند طلای بز و هما مربوط به دوره هخامنشیان- موزه بریتانیا
به تازگی هادی میرزایی مدیرکل موزهها در واکنش به فروش برخی نسخ خطی نفیس ایرانی در حراجیهای جهان گفت: برنامهریزی گستردهای برای استرداد اشیاء و اموال تاریخی ایران داریم.
وی افزود: همه توان ادارهکل موزهها و معاونت میراث فرهنگی در صیانت از اموال فرهنگیتاریخی ایران است و بازگرداندن آنها – نظیر آنچه در بازگشت الواح هخامنشی رخ داد – در دستور کار قرار دارد.
شیادی در لباس قانون
کنوانسیون مربوط به اتخاذ تدابیر لازم برای ممنوع کردن و جلوگیری از ورود و صدور و انتقال مالکیت غیر قانونی اموال فرهنگی، در تاریخ ۱۴ نوامبر ۱۹۷۰ (۲۳ آبان ۱۳۴۹) به تصویب شانزدهمین اجلاسیه کنفرانس عمومی یونسکو رسید و ایران نیز در سال ۱۳۵۳ به این کنوانسیون پیوست.
در بند سوم از ماده ۴ این کنوانسیون آمده است: «اموال فرهنگی که بهوسیله هیاتهای باستانشناسی، مردمشناسی یا علوم طبیعی با موافقت مقامات صلاحیتدار کشور مبدأ این اموال به دست آمدهاند، جزئی از میراث فرهنگی کشور مقصد را تشکیل میدهند.» این بند که ظاهرا با کوشش دولتهای غربی در کنوانسیون ۱۹۷۰ گنجانده شده است، خیال این دولتها را از بابت دعاوی مربوط به رسمیت نداشتن قراردادها و استناد به جنبه استعماری آنها آسوده میکند.
یونسکو در سال ۱۹۹۵میلادی معاهده دیگری موسوم به «کنوانسیون یونیدروآ» را بهمنظور یکسانسازی سیستم حقوقی و قوانین داخلی کشورهای عضو کنوانسیون۱۹۷۰ به تصویب رساند. یعنی اموال خارج شده تا بعد از سال ۱۹۷۰ (۱۳۴۸) قابل پیگیری هستند، نه قبل از آن.
هنگام تصویب این کنوانسیون، کشورهایی مانند ایران، یونان، ترکیه، مصر، مکزیک و… که آثار تاریخیشان طی یکی دو قرن اخیر به یغما رفته، خواهان عطف به ما سبق شدن کنوانسیون شدند، اما این تلاش با مخالفت شدید گروه کشورهای غربی روبهرو و مقرر شد که کنوانسیون صرفا شامل مواردی شود که بعد از لازمالاجرا شدن آن واقع شده است.
این شیادیهای با شکل و شمایل قانونی از طرف کشورهای غربی باعث شده این روزها از سالن ۲۰تا ۱۲ موزه لوور پاریس به نام آثار ایرانی باشد. ۲هزار ۵۰قطعه اثر ایرانی در این موزه نگهداری شود و حتی یکی از سرستونهای اصلی کاخ آپادانا در تخت جمشید نیز در این موزه باشد.
از آن طرف موزه متروپولیتن آمریکا داراییهای زیادی از دوره ساسانی و اسلامی و سفالینههای ارزشمندی از خطه نیشابور را در خود جای داده است. جالب است که این کشور به افکار عمومی نیز پاسخ نمیدهد که چهطور محراب بزرگ مسجد اصفهان به عنوان یک اثر دینی و هنری اسلامی مربوط به ایران، سر از موزه یک کشور ۲۰۰ساله در آورده است؟
نه اینکه تصور کنید عادت دزدی تاریخی آمریکاییها مربوط به سدههای گذشته است، بنا به اظهارات مقام های عراقی، بعد از اشغال عراق از سوی نظامیان آمریکایی در سال ۲۰۰۳، تنها از موزه بغداد، ۱۵ هزار اثر و ۳۲ هزار قطعه دیگر نیز از صدها سایت باستانی دیگر ربوده شد.
به لیست این دزدیها در زیر پوشش قانون میتوان موزه بریتانیا، موزههایی در آلمان و حتی ژاپن را نیز اضافه کرد.
یکی از سرستونهای کاخ آپادانا در بنای تخت جمشید- موزه لوور پاریس
مصمم در استرداد تاریخ غارت شده
ایران از سال ۱۴۰۰، ۱۵پرونده را برای استرداد اشیای تاریخی خود به جریان انداخته است که تاکنون برخی از آنها به موفقیت رسیده است.
الواح هخامنشی که سوغات آخرین سفر رئیسجمهور به نیویورک است، مجموعه بزرگی از بایگانیهای اداری حکشده بر روی الواح گلی و اسناد بیش از پنجاه سال فعالیت حکومتی است که از حفاریهای تخت جمشید به دست آمده است و تنها منبع دست اول مهم برای درک سازوکار داخلی پادشاهی هخامنشیان است.
از سال ۱۹۳۰ تا ۱۹۳۴آمریکایی ها این الواح را با خود به موسسه شرق شناسی شیکاگو بردند تا کار مطالعه روی آنها را انجام دهند. در سال ۱۹۵۰ حدود ۱۵۳ لوح به همراه سی هزار قطعه شکسته از الواح و تعداد نامشخصی از الواح نوشتهنشده به ایران بازگردانده شد. اما بسیاری از این الواح همچنان در دست موسسه شیکاگو ماند تا اینکه مدعیانی پیدا شدند که ادعا میکردند این کتیبه ها را باید برای جبران خسارات وارده به ۹ آمریکایی آسیب دیده در یک عملیات انتحاری در اسرائیل نگه داشت و یا به فروش رساند. این مدعیان، ایران را مسئول چنین اتفاقاتی میدانستند.
طی سالهای متمادی ایران بارها از این مدعیان شکایت کرده و این پرونده به دادگاه می رفت و اینگونه استرداد کتیبههایی که به امانت داده شده بود به تعویق می افتاد. در سال ۲۰۰۳ حدود ۳۰۰ لوح دیگر به ایران برگشت و ۳۵۰۶ قطعه که همراه ابراهیم رئیسی به ایران آمدند، بخش دیگری از ۳۰هزار قطعه به غارت رفته توسط آمریکا از این گنجینه است.
پایان پیام/
تمام حقوق برای محفوظ می باشد کپی برداری از مطالب با ذکر منبع بلامانع می باشد.
طراحی توسط ایپک